تامین مالی جمعی در ایران موفق میشود؟
چرا باید بخشی از سرمایه خود را به سمت تامین مالی جمعی ببریم؟
تامین مالی جمعی در جهان. کرادفاندیگ چگونه به وجود آمد؟
چگونه یک کمپین سرمایه گذاری جمعی موفق راهاندازی کنیم؟
کراد فاندینگ (تامین مالی جمعی) چیست؟
مورخان، ردپای سرمایهگذاری جمعی را تا قرن سیزدهم ردیابی کردهاند. برای مثال، گروه خاصی از شهروندان سرمایههای
خود را جمعآوری کرده و با هدف به دست آوردن بازده قابل توجه در سرمایهگذاریهای
پر ریسک در حال اجرا مشارکت میکردند.
نویسندگان برای قرنها بودجه آثار خود را از طریق روشهای اشتراکی تأمین میکردند،
اگر خوانندگان به اندازه کافی علاقه نشان میدادند، کتاب منتشر میشد و اوراق قرضه
جنگی نیز از مفهوم تأمین مالی جمعی دور نبود.
با این حال، هیچ یک از اینها به طور کامل با مفهوم تامین مالی جمعی مطابقت نداشد.
یکی از اولین نمونههای به رسمیت شناخته شده تامین مالی جمعی در قرن هجدهم و
در ایرلند رقم خورد. زمانی که جاناتان سویفت صندوق وام ایرلند را راه اندازی کرد.
این صندوق به خانوادههای کم درآمد در دوبلین وام میداد. این وامها اغلب از سوی
گروههای بزرگی از افراد ثروتمند اعطا میشد که آن را راهی برای حمایت دستهجمعی
از فقرا میدانستند. این ساز و کار، شبیه چیزی بود که ما امروزه به عنوان تأمین
مالی جمعی میشناسیم - یا به طور خاصتر: کرادلندینگ crowdlending)).
در گذشته مرسوم بود که افراد ثروتمند، مخارج هنرمندان را بپردازند و از آنها حمایت
کنند. در برخی موارد، حامی، یک فرد واحد نبود، بلکه گروههای بزرگتری از مردم عادی
بود که از تلاشهای هنری حمایت میکردند. درست مثل تامین مالی جمعی مدرن.
برای مثال زمانی که الکساندر پُپ ترجمه شعر یونان باستان، ایلیاد، را آغاز
کرد، توسط مخاطبانش بودجه دریافت کرد. او از مدلی شبیه به حق اشتراک استفاده کرد
که در آن به صورت پیش پرداخت پول میگرفت و قول میداد هر سال یک جلد منتشر کند.
این همان چیزی است که امروزه به عنوان سرمایه گذاری جمعی مبتنی بر پاداش (یکی از انواع تامین مالی جمعی) میشناسیم.
سرمایهگذاران در ازای کمکهای مالی، کالاها، خدمات یا تخفیفهایی را برای حمایت
خود دریافت میکنند. موتزارت نمونه مشابهی از آن بود.
مجسمه آزادی یکی از نمادینترین رویدادها در تاریخ تامین مالی جمعی است. یک
کمپین جمع آوری بودجه بزرگ امکان ساخت آن را فراهم کرد. در سال 1885، فرانسه قصد
داشت مجسمه را به نیویورک بفرستد، اما آنها نتوانستند پول کافی برای آن را تامین کنند. در
این زمان، جوزف پولیتز، ناشر معروف، کمپین جمعآوری کمکهای مالی را در روزنامه
خود، نیویورک ورلد، آغاز کرد. آنها نسخه 6 اینچی و 12 اینچی مجسمه را به عنوان جایزه
برای کسانی که به ترتیب بیش از 1 یا 5 دلار اهدا میکردند، هدیه میدادند. این امر
منجر به حمایت هزاران نفر شد.
اولین نمونه موفق تامین مالی جمعی امروزی در سال 1977 ثبت شد. زمانی که یک
گروه موسیقی راک بریتانیایی، هزینه تور خود را از طریق کمک های مالی آنلاین
هواداران تامین کرد. این کمپین موفق به جمع آوری شصت هزار دلار از طریق کمکهای
مالی دیجیتال شد که برای اجرای تور کافی بود. این امر باعث محبوبیت بیشتر سرمایهگذاری
جمعی در صنعت سرگرمی شد، جایی که طرفداران از آلبومهای جدید ماهها قبل از
انتشارشان حمایت مالی میکنند و در ازای آن نام آنها در نسخههای انحصاری چاپ میشود.
با الهام از این روش نوآورانه تامین مالی، اولین پلتفرم تامین مالی جمعی (ArtistShare) در سال 2000
تاسیس شد.
اندکی پس از آن، پلتفرمهای تامین مالی جمعی بیشتری ظهور کردند و صنعت تامین
مالی جمعی هر سال به طور مداوم به رشد خود ادامه داد.
سال 2005، سالی بود که اولین پلتفرم وام دهی جمعی «زوپا» در لندن راه اندازی
شد.
برای قرن ها بانکها تنها کسانی بودند که فناوریها و اطلاعات مورد نیاز برای
کار در این بخش را در اختیار داشتند. اما با تکامل تکنولوژی و بهبود دسترسی به
اطلاعات، اکنون امکان معرفی یک سیستم جدید وجود داشت. بنابراین آنها از فرصت
استفاده کردند و از وام دادن
همتا به همتا کسب و کاری را راهاندازی کردند.
هدف اصلی شرکت آنها گرد هم آوردن افرادی که پولی برای قرض دادن داشتند و افرادی
که نیاز به وام گرفتن داشتند بود. مدل آنها در طول سالها موفق بود و آنها را به
اخذ مجوز بانکی در سال 2016 رساند.
همانطور که در بالا نشان داده شد، عملکرد سرمایهگذاری جمعی ریشه در تاریخ دارد،
اما اصطلاح «تامین مالی جمعی» اخیراً مطرح شده است. اولین استفاده از این کلمه در
اینترنت در 12 اوت 2006 گزارش شده است. مایکل سالیوان، نویسنده آمریکایی، به راهی
کوتاه برای توصیف کمکهای جمعی مردم نیاز داشت، بنابراین دقیقترین توصیفی را که میتوانست
به ذهنش برساند، انتخاب کرد. کلمه کراودفاندینگ (تامین مالی جمعی) متولد شد.
سرمایه گذاری جمعی همانطور که می شناسیم به سرعت به یک گزینه سرمایه گذاری تبدیل
شد. در سال 2007، هیئت پیشنهادات مقیاس کوچک استرالیا (ASSOB) یک پلتفرم
تامین مالی جمعی مبتنی بر سهام را معرفی کرد. این پلتفرم در نوع خود اولین بود و امکان جمعآوری
وجوه از سرمایه گذاران مختلف برای مشاغل کوچک را فراهم میکرد. در عوض، کسب و
کارها سهام مالکیت شرکت خود را ارائه میکردند.
CrowdCube، یک پلتفرم
سرمایهگذاری جمعی مبتنی بر سهام در بریتانیا بود، که در سال 2011 تاسیس شد و امروزه
یکی از بزرگترین پلتفرمهای تامین مالی جمعی در جهان است.
ایالات متحده مجبور شد کمی بیشتر صبر کند، زیرا سرمایهگذاری جمعی در آنجا غیرقانونی
بود. اما این وضعیت با معرفی قانون JOBS در سال 2012 تغییر کرد. در آپریل 2012 رئیس جمهور وقت آمریکا،
باراک اوباما برنامه جابز (Jumpstart Our Business Startups (JOBS)) را تبدیل به قانون کرد.
قانون جابز که به عنوان «لایحه تامین مالی جمعی» نیز شناخته میشود، با هدف
کاهش بار مقررات بر روی مشاغل کوچک و قانونی کردن سرمایهگذاری جمعی مبتنی بر سهام
بود.
تا سال 2008، تامین مالی جمعی تقریباً یک پدیده خاص بود. سپس بحران مالی جهانی
به اقتصاد جهانی ضربه سختی زد. این امر منجر به کاهش اعتماد عمومی به موسسات مالی
سنتی شد. در نتیجه، منابع مالی جایگزین مانند تامین مالی جمعی به طور فزایندهای
محبوب شد.
با ایجاد پلتفرمهای پاداش مانند IndieGoGo و Kickstarter، سرمایهگذاری جمعی به طور تصاعدی رشد کرد.
امروزه تامین مالی جمعی یک صنعت پررونق است. اندازه بازار سرمایهگذاری جمعی
در سراسر جهان به بیش از 12 میلیارد دلار در سال 2020 رسید. انتظار میرود این رقم
در سالهای آینده افزایش یابد.
سرمایهگذاری جمعی سابقهای طولانی داشته است. به نوعی، تامین مالی جمعی همیشه
وجود داشته است، به شکلی که مردم از یکدیگر حمایت مالی میکردند. پلتفرمهای تامین
مالی جمعی مدرن شکل توسعه یافتهای از آن هستند و همچنین تامین مالی جمعی را در
دسترستر و قابل مدیریتتر میکنند.
برای اطلاعات بیشتر در خصوص سرمایه گذاری و سرمایهپذیری از طریق سایت پیشه، به راهنمای ما برای
نرمافزار پلتفرم تامین مالی جمعی پیشه نگاهی بیندازید. و فراموش نکنید که
اگر این مقاله برای شما جالب بود آن را به اشتراک بگذارید.